به گزارش شهرآرانیوز، پس از تولید نوشته ها، حفظ آنها مهمترین مسئله برای کسانی بود که آنها را میآفریدند؛ برای همین است که نوشتههای نقش رستم و بیستون یا کتیبههای محراب مساجد و ایوانها را در مکانی دور از دسترس نوشته اند. اگر نوشتههای نقش رستم در آن ارتفاع بسیار زیاد در سینه کوه نقش نمیبست، شاید امروز به دست ما نمیرسید. بنابراین، میتوان ادعا کرد که انسان ایرانی ۲۵۰۰سال پیش همواره به این فکر بوده است که باید نوشته هایش را حفظ کند.
در دوره هخامنشی آن قدر به این امر بها داده میشد که نحوه ساخت بنایی مانند کاخ آپادانا را بر چهار لوحه سیمین و زرین نوشتند و در چهار طرف کاخ دفن کردند تا آیندگان را از آن آگاه کنند. [۱]ایرانیان بعدها برای حفظ پوست نبشتهها و نامههایی که بر کاغذ یا پارچه نوشته میشد، از وسیلهای به نام «اَسک» استفاده کردند که غلافی چوبی، فلزی یا چرمی بود و نامهها را بی هیچ آسیبی به مخاطبان میرساند. [۲]ایرانیان پس از تولید کتاب به این فکر افتادند که باید آن را در برابر آسیبهای مختلف حفظ کنند و اینجا بود که نخستین جلدها برای پوشش اوراق کاغذی یا پوستی تولید شد.
اولین نمونههای باقی مانده از این جلدها مربوط است به نسخهای از قرآن کریم به خط شخصی از خیقان توس که متعلق است به سال ۲۹۷قمری. این نوع جلد، علاوه بر تمامی آنچه جلدهای امروزی دارند، بخشی مانند سر پاکت نامه داشت که لبه خارجی کتاب را هم میپوشاند و از این طرف هم آن را محفوظ میکرد. این بخش از جلد که به آن «لسان» (=زبانه) گفته میشود، مختص ایرانیان بوده و در تاریخ کتاب سازی جهان به نام ایشان ثبت شده است.
از دوره قاجار، شیوههای اروپایی ساخت جلد وارد ایران شد. پس از این، به مرور و با انتشار کتابهای چاپی و نیاز به سرعت در جلدسازی و تأمین تعداد زیادی جلد، شاهد رواج جلدهای چاپ سنگی هستیم. در این دوره، کیفیت جلد کتابها آن قدر نزول میکند که کمتر جلدی که به این شیوه سنگی تولید شده باشد تا صد سال برای ما باقی مانده است؛ این در حالی است که جلدهای هزارساله هنوز کتابها را حفظ کرده اند.
[۱]پس از کشفیات ابتدای قرن بیستم، این الواح به دست آمد که اکنون در موزه ایران باستان و لوور نگهداری میشوند.
[۲]رجوع شود به «تاریخ بیهقی» و توصیفات آن از «اَسک» و «اَسک دار».